مهران آسوده بخواب
مهران عزيز درود بر تو!
چه مظلومانه و چه سرفراز ديگربار،نام نيک سرزمين آلامتو را
سربلند نمودي…
درودبرمردان و زنان نيک توکه ديگربار با حفاظت از اموال و احوال زائراني که با خيالي آسوده رخت زيارت بسته بودند
همه ي آنها را همه ي خود انگاشته
و با جان دل مهياي بازگشتشان شده اند…
مهران عزيز
آسوده بخواب،
آسوده بخواب که مردمانت همچون سالهاي پرفرازونشيب دهه ي اول انقلاب اسلامي بيدارند
دست در دست هم، امضا وفاداري به اهل بيت را ازنماينده ي خاندان عصمت و طهارت در سرزمين هميشه پارس ، حضرت آقا علي بن موسي الرضا بر کارنامه ي خود حک کردند…
نام تو،نام ايلام رادر کشور
و نام ايران را در جهان به نام پيشاني جمهوري اسلامي ايران و دروازه ي عتبات عاليات مقدس بهمراه دارد
مبارک باد برتو اين القاب برازنده…
آباد بماني و هميشه باشي
که بودن تو قلب امام امتت را يکبار براي هميشه شاد کرد!
(فرزندکوچک ديارتو آلامتو65)
دستاوردهای دکتر روحانی
519 روز گذشت نه درست شدن
اقتصاد در 100 روز و نه برنامه یک ماه
اما تحول در اقتصاد که عمو حسن فرمودن به حقیقت پیوست
چه تحولی ؟؟؟؟!!!!!
1-اوایل دوره ریاست جمهوری بنزین لیتری 1000 تومان شد
2-بعد از آن افزایش چندین درصدی برق ،گاز،آب بدون افزایش یارانه
3-(گداپروری درست کردن عمو حسن)پخش سبد کالا (برنج .روغن .مرغ.پنیر.تخم مرغ)
ک قرار بود هر فصل ب مردم بدهند
4-متوقف نمودن انرژی هسته ای با درصد بالا
5-تبلیغ در رسانه ها جهت انصراف مردم از یارانه ک قرار بود داروهای مردم ارزان شود
آیا رایگان یا کاهش پیدا کرد؟
عمو حسن برو ببین چه خبره ؟هزینه های داروی سرطان؟
6-قطع نمودن یارانه ای بعضی از مردم ک حق حقوق قانونی آن ها بود
جناب وحانی آیا نظامی های بازنشسته همه میلیاردر بودن ک یارانه ای آن ها را قظع کردی؟
7-افزایش نان از 500 تومان ب 1000تومان
آیا فقیری ک با نان و سبزی شکم زن و بچه اش را سیر میکرد چه گناهی کرده بود؟
8-گوجه فرنگی از 1000 تومان به 6000 هزار تومان !!!!
لامصب چن برابر؟؟؟؟
9-اشتغال جهت جوانان بیکار چی شد؟؟
متاسفانه تعداد زیادی هم از شغل خود بیکار شدند
10-دوستی و دست برادری با سران فتنه ای 88عمو حسن جایز نبود
ودر آخر عمو حسن اشک کودک یتیم گریبانت را خواهد گرفت
نامه ای از طرف مردم ب آقای روحانی
با سلام و احترام
جناب اقای رییس جمهور نان 30 درصد گران شد..!!
گوجه 100 درصد گران شد..!!
سیب زمینی 50 درصد گران شد..!!
دلار از 2900 به 3300 رسید..!!
امر به معروب و نهی از منکر تصویب شد..!!
زندگی کردن 100 برابر سخت تر شد..!!
و آرزوی مردن برای مردم بهتر شد..!!
کجایید چه می کنید..؟؟!
اینها اپسیلن مشکلات مردم بدبخت ایران است،؟!
حقوق کارگر چقدر است ایا می توانید با حقوق یه کار گر در ماه شما و خانوادیتان زندگی کنید می توانید؟
حقوق بازنشسته چقدر افزایش پیدا کرد..؟!
سهم من از نفت کجاست؟!
سهم من از معادن طلا کجاست؟!
سهم من گاز کجاست؟! و در کل سهم من از کلیه ذخایر مملکتم کجاست؟!
آیا میدانید یک جوان چرا معتاد میشود..؟!
آیا میدانید یک زن چرا فاحشه میشود؟
آیا میدانید سرطان و ایدز در مملکتمان چرا بیداد می کند..؟!
شما کجایید که زنگیه فلاکت بار مردم را ببینید..؟!
چرا نان گران میشود حقوق بنده زیاد نمیشود..؟!
چرا رفاه مردم تامین نمیگردد؟
تا کی و تا کجا..؟
نمیدانم..؟
کاش کسی بود تا جواب کاش های مرا میداد.
به داد مردم برسید نه اینکه بر دادشان بیافزاید.
امام علی (ع):مذاکره خدعه ای دشمن است.
چند وقتی ست که با شنیدن نام “مذاکره” حالت تهوع میگیرم.
نزد طبیبی حاذق رفتم
گفت ریشه تهوعه ات عصبی ست
گفت بعضی وقت ها آدم با شنیدن نامی چون ناخواسته یاد ماجرایی بد می افتد، برایش تداعی منفی میشود و بعد به معده اش میزند…
به فکر فرو رفتم
یادم آمد
چندی پیش در کلاس تاریخ وقتی برای اولین بار معلممان ماجرای حکمیت در جنگ صفین را کامل توضیح داد، آنقدر قرمز شده بودم که نزدیک بود از هوش بروم.
آخر معلم تاریخمان میگفت که امیرالمومنین ع جنگ را برده بود
در دقیقه 90 برخی شعار تعامل سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است
علی ع را به پای میز “مذاکره” کشاندند و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند
هر چه علی ع گفت “مذاکره” خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند کسی گوش نکرد که نکرد:p
تازه حاضر نشدند مالک را که نماینده علی ع بود به مذاکره بفرستند
گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است
سرآخر پایشان را در یک کفش کردند که الا و بلا باید ابوموسی اشعری برای مذاکره برود
علی ع گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم. آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست
علی ع گفت من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که ازین مذاکرات دارید نمیرسید.
گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد
علی گفت باشد مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد
مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد
تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود
علی ع مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است…
ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت: شما توهم توطئه دارید، عمروعاص مودب و باهوش است. اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم.
روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت شد
در مذاکرات محرمانه با هم non paper البته به طور شفاهی امضا کرده بودند که هر دو علی ع و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.
در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی. ابوموسی خندید و بالای منبر رفت و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم. بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد
عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم مع
اویه را نصب مینمایم!
ابوموسی خشکش زده بود
اما علی ع از همان ابتدا خوشبین نبود
.
.
.
اینچنین معاویه جنگ باخته را با مذاکره برد
.
.
.
تازه فهمیده بودم چرا این روزها با شنیدن نام “مذاکره” حالت تهوع میگرفتم
.
.
.
ذکر این روزهایم این است:
مالک کجایی که علی ع تنهاست!