کی شبیه کیه؟!
سوژه پايگاههاي جاسوسي و دلالان زنان بدكاره در رسانه ملي
«رشيدپور» مدتي است برنامه اي را در شبكه نسيم اجرا مي كند به نام «كي شبيه كيه؟»
سر و ته اين برنامه به اين نكته اختصاص دارد كه عدهاي زن و مرد يا دختر و پسر ادعا ميكنند كه شبيه فلان آدم مشهور هستند و به همين منظور تصاوير خود را براي قضاوت در اين باره به برنامه ارسال ميكنند. «كي شبيه كيه؟» نيز با پخش اين تصاوير يكي از آنان را كه بيش از ديگران شبيه شخص مشهور ادعا شده است برميگزيند و به صورت حضوري به برنامه دعوت ميكند. در اين ميان چهره اشخاص از چند زاويه و به شكل كلوزآپ نمايش داده ميشود تا بينندگان با دقت در اجزاء صورت شخص مدعي به قضاوت درباره ادعاي او بپردازند.
اين نكتهاي است كه در مورد مردان چندان جلب توجه نميكند اما مسئله وقتي حاد ميشود كه نوبت به نمايش صورت زنان مدعي شباهت با فلان هنرپيشه مشهور هستند. مخاطباني كه اين برنامه را ملاحظه كردهاند شهادت ميدهند كه چه فضاحتي در اين بين به بار ميآيد و چطور زنانگي نواميس مردم با حركات نمايش گونهاي كه از سوي كارگردان به او آموزش داده شده در مقابل ديدگان ميليونها بيننده ظاهر ميشود.
تهيه كننده اين گزارش تا پيش از نگارش آن، تنها به همين بعد زننده ماجرا توجه كرده بود اما وقتي يكي از مطلعين نكته كوتاه اما مهمي را درباره اين سبك از برنامه شرح داد زاويه جديد و البته هولناكي را به موضوع مورد اشاره گشود كه به نظر ميرسد بايد نيروهاي امنيتي روي آن تمركز ويژهاي داشته باشند.
اين فرد مدعي بود كه در آمريكا نيز برنامههاي مشابهي با همين عنوان ساخته ميشود كه هدف از آن يافتن شباهت بين افراد و هنرپيشههاي هاليوود است. اما اين تنها پوششي براي كار اصلي است! چنانچه پس از مراجعه افراد مدعي و دستچين شدن شبيهترين اين افراد، آنان را به دست جراحي پلاستيك ميسپارند تا شباهت مضاعفي به هنرپيشههاي مورد نظر پيدا كنند. اما اين نه پايان كار بلكه آغاز فرايندي است كه اين افراد را وارد «تجارت سكس» خواهد كرد تا در قبال دريافت مبالغ هنگفت توسط باندهاي مافيايي به عنوان بدل فلان ستاره سينما در اختيار ثروتمندان قرار بگيرند.
اين اظهارات باورنكردني درحالي باعث «سوت كشيدن» سر شنونده ميشود كه جستجوي كوتاهي در فضاي مجازي، اطلاعات كاملتري را در اختيار او قرار ميدهد. اين فرايند جستجوگر را با اطلاعات متفاوتي مواجه ميسازد. از جمله اينكه برنامه «كي شبيه كيه؟» در حالت عادي يك سوژه سوخته دسته چندم است كه پيش از شبكه «نسيم» و برنامه «رشيدپور» از سوي طيف گستردهاي از پايگاههاي خبري زرد داخلي و خارجي گرفته تا شبكه اجتماعي اينستاگرام و برخي پايگاههاي مشكوك رژيم صهيونيستي براي دستيابي به اهداف مورد نظر، اعم از جذب مخاطب يا جمعآوري وسيع اطلاعات شخصي افراد در سرتاسر جهان به آن پرداخته شده است. يكي از مشهورترين اين پايگاهها «ماي هريتاژ» يا «ميراث من» نام دارد كه از «يهوديه» واقع در سرزمينهاي اشغالي اداره ميشود.
اما بخش ديگر اطلاعات كه با دعاوي اوليه ما در اين گزارش مرتبط است، دادههاي گستردهاي از زنان بدكاره است كه به واسطه شباهت عجيب خود به يك ستاره سينما مشهور شده و اكنون خود يك ستاره در عالم پورنو محسوب ميشوند. درحالي اين زنان به شكل بينالمللي فعاليت ميكنند كه به دليل اين ويژگي خاص (شباهت به افراد مشهور) از جايگاه ويژهاي برخوردار بوده و تجارت بسيار پر سودي را نيز براي دلالان فعال در اين عرصه رقم ميزنند. تصاوير اين افراد كه توسط پايگاههاي خبري خاصي معرفي ميشوند در حالي در دستههاي ۱۰ الي ۵۰ نفره در ديد عموم قرار دارد كه تصوير وي در كنار هنرپيشه بدل او قرار داده شده است چنانچه اين پديده با نام «ستارههاي سكس همزاد افراد مشهور» معرف حضور همه فعالان در اين عرصه است.
جمعبندي و سؤالات:
۱- اينكه چرا يك مجري بدسابقه كه به قول خودش به دليل «غبارآلود بودن فضا در فتنه» ممنوعالتصوير شده بوده و نيز پس از آن سابقه مشعشعي در فعاليت در شبكههاي ماهوارهاي داشته اينچنين بدون ضابطه به فعاليت در سيماي جمهوري اسلامي ايران بازميگردد، سؤالي است كه آقاي ضرغامي پيش از پايان تتمه دوران رياست بر سازمان صدا و سيما بايد به آن پاسخ بگويد.
۲- رئيس سازمان صدا و سيما همچنين بايد به شكل جزئي به اين سؤال در كنار سؤالات ديگري كه حجم آن مثنوي۷۰ من است پاسخ گويد كه چرا بودجه بيتالمال را در اختيار رشيدپور قرار داده تا به واسطه آن به توليد برنامه بيمحتوا و پوچي بپردازد كه بهره آن براي خلقالله هيچ و ضامن آبروبري از نظام جمهوري اسلامي ايران در عرصه بينالمللي است.
۳- اما سخن سوم با نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي است كه به نظر ميرسد بايد اين گزارش ۳ بخشی را جدي گرفته و به بررسي ابعاد و زواياي آن بپردازند و به پاسخ اين سؤال دست يابند كه آيا ارتباطي بين اجراي يك برنامه حساب شده از سوي باندهاي مافيايي تجارت زنان بدكاره و باز توليد يك برنامه دست چندم در رسانه ملي با سوژه مشابه وجود دارد؟ كما اينكه در يك مورد مشابه، چندي پيش اين هفتهنامه، با يك دست واسطه از برخي دستگيرشدگان به جرم پخش فيلم رقاصي در فضاي مجازي شنيده بود كه آنان به واسطه دعوت يك رقاص ايراني معروف، و همجنسباز مقيم آمريكا، براي شركت در مسابقات رقاصي به كشورهاي همسايه ميرفتند و پس از دستچين شدن با وعده كسب مقام در مسابقه، آنها را وارد تجارت سكس كرده و به نقاط ديگر منتقل ميكردند.
۴- از آنجا كه يالثارات، پيشتر، از نارضايتي آقایرئيسي (رئيس هيئت نظارت) از عملكرد صدا و سيما و برنامه مورد اشاره در اين گزارش اطلاع حاصل كرده، سؤال سوم از همين هيئت و بر اين مبناست كه حتي به فرض ابطال همه فرضيات فوق و اعلام بيمحلي آن، چطور به رسانه ملي اجازه داده ميشود با ترغيب افرادي كه در اثر نا آگاهي، تشابه به فلان فرد مشهور را يك فيض ميدانند، به توليد برنامهاي بپردازد كه فارغ از سوق دادن مردم به امور پوچي از اين دست، تنها ما حصل آن نمايش غيرشرعي نواميس مردم از سيماي امالقراي جهان اسلام باشد؟
۵- در ۳۵ سالگي انقلاب اسلامي آنچه مشروح شد بخشي از سرونوشت سازماني است كه قرار بود يك «دانشگاه بزرگ» باشد. حال و روز بلندگوي تنها دولت استقرار يافته از انقلاب اسلامي درحالي مايه خجالت است كه با استناد به آرشيو مواضع موجود از رهبران جمهوري اسلامي، رضایت چندانی از عملكرد اين سازمان در سطح عالي مسئولان نظام وجود نداشته است.
۶- رئیس رسانه ملی واپسين روزهاي دوره مديريت خود را درحالي طي ميكند كه سازمان متبوعش را به رياست بعدي تحويل خواهد داد. سازماني كه به نظر ميرسد يا بايد فكري براي اداره سليم آن كرد يا به تعطيلي موقت آن تا زمان تجديد ساختار رضايت داد.
منبع:هفتهنامه یالثارات الحسین(ع)
لينك گزارش كامل:
سیمین بهبهانی کیست؟
شاعره ای که برای فتنه گران خیابانی شعار می ساخت
زندگی خانوادگی و فعالیت های قبل از انتخابات
سیمین خلیلی معروف به «سیمین بهبهانی» فرزند عباس خلیلی (شاعر و نویسنده و مدیر روزنامه اقدام) از شاعران قبل از انقلاب و عضو انجمن نسوان وطن خواه (انجمنی تشکیل شده از زنان با هدف ترویج حقوق زنان و بهبود شرایط دختران ) و سردبیر روزنامه آینده ایران بود. او همچنین عضو کانون بانوان و حزب دموکرات بود و به عنوان معلم زبان فرانسه در آموزش و پرورش خدمت میکرد.
سیمین بهبهانی مانند مادرش دوبار ازدواج کرد، ازدواج اول او با حسن بهبهانی بود که امروزه هم به نام خانوادگی او شناخته می شود وازدواج بعدی او با منوچهر کوشیار (دوست هم دانشگاهیش در دانشکده حقوق) بود.
بهبهانی به دلیل نوع خاص اشعارش همواره نه تنها از سوی رسانه های غربی بلکه از سوی سازمان های غربی هم مورد حمایت و دوستی بوده است، وی به سبب نوشتن شعر ناشناس در سال 1331 مدال بین المللی صلح گرفته، در 5 تیر ماه 1377بنیاد جهانی پژوهش های زنان او را به عنوان زن سال برگزید (بنیادی که هر سال با برگزاری یک کنفرانس در یکی از کشورهای غربی به بهانه ملاقات، تبادل نظر و اندیشه میان زنان ساکن در “کشور خارج از کشور” برگزار می کنند و به گفته خودشان هدفی جز پیگیری مبارزات زنان برای کسب برابری و رهایی ندارند) در سال 1378 جایزه لیلیان هیلمن / داشیل هامت توسط سازمان نظارت بر حقوق بشر به وی اعطا شد (سازمان دیده بان حقوق بشر که بر اساس سوابق،همواره مبتنی بر منافع غرب حرکت می کند برنامه هیلمن/هامت را در سال 1990 آغاز کرد. از آن زمان تاکنون این جایزه به بیش از 600 نویسنده از 91 کشور جهان که شغلشان مبتنی بر آزادی بیان بوده اهدا شده است) و در همین سال سازمان جهانی حقوق بشر طی برنامه ای هماهنگ در برلین مدال کارل فون اوسی یتسکی را بخاطر شهامت مدنیش! به وی اعطا کرد.
وی همچنین در سال 87 عازم فرانسه شد تا لوح تقدیر یمون دوبووار را دریافت کند. (این جایزه در سال 2008 برای اولین بار همزمان با صد سالگی سیمون دبووار فرانسوی خدای فمنیستها برگزار شد و از آن زمان به زنان و مردانی تعلق می گیرد که در راستای مبارزات دوبووار به احقاق حقوق زنان بر اساس ایده های غربی در جهان کمک کرده اند).
چرا بهبهانی جایزه بگیر شد؟
عمده فعالیت هایی که بهبهانی را مستحق دریافت این جوایز کرده است فعالیت ها، اشعار و سخنران
ی های او در باب فمنیست است، وی یکی از اعضای فعال کمپین یک میلیون امضاء در حمایت از کنوانسیون حقوق زنان است، کنوانسیونی که به هیچ وجه با اساس و بنیان شرع و قوانین جمهوری اسلامی سازگاری ندارد.
وی به علت فعالیت های زیادی که در این کمپین انجام داد در سال 87 به عنوان «نماینده کمپین یک میلیون امضاء» برای دریافت لوح تقدیر سیمون دوبووار به فرانسه رفت و از آن جا که تمام این کارها غیر دولتی است و بدون حمایت دلاری و فکری دولت مردان غربی انجام می شود از سوی کریستین آلبانل وزیر فرهنگ وقت فرانسه به خاطر عضویت در کمپین یک میلیون امضا و به پاخواستن علیه قوانین تبعیض آمیز علیه زنان ایران مورد تقدیر قرار گرفت.!گر چه همین دیدار یک مقام بلند پایه دولتی، دم خروس را برملا کرد.
وی سخنرانی های زیادی هم درباره محسنات فمنیست بودن در داخل و خارج از کشور تا به امروز داشته است که به خاطر آنها از سوی بسیاری از چهره های غربی که در پی القا کردن نگاه غرب محور در این حوزه به جوامع اسلامی هستند؛ مورد تشویق قرار گرفت.
چرا به حضرت آقا میگوییم امام
غربیها با سه کلیدواژهی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را
اداره میکردند. شرقیها با دو کلیدواژهی مبارزهی پرولتاریا با امپریالیسم و
برابری. امام پنج کلیدواژهی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
اصل «امامتمحوری» مهمترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف
جهانشمول اسلامی بود که در عرصهی سیاست احیا شد.
ده سال هر کاری کردیم، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید «امام
خمینی»، نشد! همه میگفتند «آیتالله خمینی».
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانههای شما
نمیگویند امام خمینی؟». خندهای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را
متوجه شدیم!». کیفاش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمهی آلمانی کتاب
«ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما
بگوییم “امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود. چون کلمهی
“امام” قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم"رهبر"، این کلمه در فرهنگ
غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار
میدهیم. کلمهی “رهبر” به نفع ما و کلمهی “امام” به نفع آقای خمینی
است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان میگوییم
“آیتالله"، اما “امام” یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور میشود
امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این
صراحت این را به من گفت.
یک رسانهی غربی یا شرقی را پیدا نمیکنید که گفته باشد «امام خمینی».
آن موقع ما امتحان کردیم رسانههای غربی آیا میپذیرند ما یک آگهی بدهیم
به نام «امام خمینی»؟ میخواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ
کنند، قبول نکردند!
شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمهی
امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود.
امام خمینی گفت شما نمیتوانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای
بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی
فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان
اعلام استعفای دستهجمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس
خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
امامتمحوری، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-
مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
امام خمینی از دنیا رفتند.یکی از بزرگان نظام آمدند پنج روز بعد از رحلت امام
خمینی در دومین خطبهی اولین نمازجمعهی بعد از رحلت امام، راجع به
ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی
به جانشین ایشان “امام” بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛
امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی
پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده،
شما میگویی نمیخواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به
جانشیناش نمیگوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما
را دوست دارم، افکار شما را میخواهم با شما دفن کنم! جملهی دومشان
این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه
مرجع است و نه امام.
وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً
سیستم ملت-رهبر انگلیسیها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام
خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی
«خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر
نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و «
هموطن».
اما کلمهی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدسترین کلمهای که در دوران پس از
امام به جای این مفهوم به نظام اسلامی تحمیل شد، کلمهی «توسعه» بود.
فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی
مرتضی (ع) تعریف میکنند، اما «توسعه» را صندوق بینالمللی پول و بانک
جهانی و صهیونیستهای عالَم.
در عرصهی بینالملل هم دو کلیدواژهی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین»
را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهینآمیز است! به
جایش بگوییم «قدرتهای جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با
آنها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرتهای جهانی» باید با آنها
«تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیبپذیر»؛ یعنی
آدمهای بیعرضهای که خودشان پذیرای آسیباند!
پنج کلیدواژهی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود،
توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژههایی که دشمنان
میخواستند.
تا موقعی که کلیدواژههای قرآنی امام خمینی –که رأس آنها امام بودن ولی
فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصلهپینه کردن است.
شما هر لعنی که به …… بکنید، این قدر جگر دشمنان نمیسوزد که بگویید
«امام خامنهای».
مشکلی که هست هم این است که همه میگویند «دیگران بگویند ما هم
میگوییم!». اصولگراها میگویند صداوسیما شروع کند، ما هم میگوییم!
صداوسیما میگوید ما که از روحانیون نمیتوانیم جلو بیفتیم! روحانیون
میگویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمیتوانیم جلوی مردم
بگوییم! مدیران ارشد میگویند وقتی جوانان انقلابی هم نمیگویند، ما
بگوییم و هزینه بدهیم؟! و…
بعضی هم میگویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمتالله طبرزدی) این کار را
کرده و سابقهی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوبها باید پرچمدار
این کار شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
آیتالله سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. از آنجا نامه
مینویسد به «حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای». یک هفته بعد
شهیدش میکنند. آن مرد بزرگ میفهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام
خامنهای». سید حسن نصرالله میفهمد در سختترین شرایطی که دارد،
باید بگوید امام خامنهای! ما اینجا نشستهایم و نمیگوییم!
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، میفرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم
آنجا ندا داده میشود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی
حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.
حفظ وحدت
آهای بچه شیعه؛تو که دینتو از ائمه میگیری!
میتونی مثل مولایت علی؛
به خاطر حفظ وحدت؛ با عمر رفاقت کنی!؟
جهت موفقیتش بهش طوری مشاوره بدی که عمر برگرده بگه: خدایا مرا در
هیچ مشکلی که علی درآنجانباشد وارد نکن!؟
میتونی پسرات رو بفرستی برای عثمان آب برسونن از بین شمشیرها!؟
میتونی زن و بچه ات رو زیر لگد قنفذ فداکنی و صدایی به اعتراض بلند نکنی
جهت وحدت!؟
میتونی مثل مولایت علی؛ عایشه رو با لقب ام المومنین سوار بر مرکب با
محافظانی ازخانم بااحترام کامل بعدازجنگ جمل بفرستی به بیتش درمدینه!؟
میتونی مثل امام حسن سب علی هم کردند جهت وحدت عبا بکشی سرت
و نشنیده بگیری!؟
میتونی به تأسی از مولایت علی بگویی:من حریص ترین امت محمد هستم
به وحدت تاجایی که فرمود آنچنان ازعثمان حمایت کردم که ترسیدم معصیت
کرده باشم!؟
میتونی حکم قتل تفرقه افکنان رو بدی!؟(نهج البلاغه خطبه127)
میتونی مثل امام صادقت کلاس درس بذاری به فقهای اعظم اهل سنت و
دستور برخورد نیکو وعیادت مریضشون وتشییع جنازه شون و اقتدا به
جماعتشون بدی!؟
میتونی مثل نایب امام زمانت حضرت امام خامنه ای هر تفرقه ای رو خیانت
به اسلام؛خدمت به کفر و حرام شرعی بدونی!؟