قضاوت با شما(3)
قضاوت با شما(2)
ترس آمریکا از حضرت آقا
چندی پیش کودکی به نام سید علی عزیزی که کودک پنج سالهای است به همراه پدر خود برای اقامه نماز به حسینیه امام خمینی(ره) خدمت مقام معظم رهبری رفته بود. وقتی آیتالله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اقامه نماز وارد حسینیه میشوند؛ سید علی ۵ ساله دست پدر خود را رها میکند و به سمت ایشان میدود و دست رهبر انقلاب را میگیرد. سید علی که علیرغم سن کم خود حافظ ۵ جزء قرآن کریم نیز هست خطاب به رهبر انقلاب میگوید: “آقا میشود چفیهتان را به من بدهید؟”. تصویر هدیه شدن چفیه رهبری واقعهای بوده که او بارها از تلویزیون آن را تماشا کرده است. مقام معظم رهبری پاسخ درخواست سیدعلی را با لبخندی داده و خطاب به همراهان خود میگویند که ” چفیه را بدهید به آقا”. پدر سید علی در خاطرهای میگوید: از آن به بعد هر وقت با این بچه هم کلام میشوم او به من میگوید که “آقا به من گفتند آقا”. در ادامه ماجرای دیدار این کودک با رهبر انقلاب در حالیکه آیتالله خامنهای دست نوازش بر سر او میکشیدند سید علی ۵ ساله از ایشان میپرسد: “آقا شما که اینقدر مهربان هستید، چرا آمریکا اینقدر از شما میترسد؟” که این سؤال با لبخند دیگری از سوی رهبر انقلاب مواجه میشود. در همین هنگام یکی از همراهان رهبر انقلاب در پاسخ به سؤال سید علی میگوید: “حضرت آقا آدم خوبی است؛ و چون از خدا میترسد آنها(آمریکاییها) هم از آقا میترسند”
بوسیدن زن و بچه ات شرک نیست؟!
یک وهابی که شیعه شده درباره جرقه ی شیعه شدنش چنین می گوید :
من از طرف هیئت امر به معروف و نهی از منکر مدینه ، مامور شدم تا نگذارم کسی دست به ضریح پیامبر (ص) بزند و یا آن را ببوسد چون این کار را شرک به خدا می دانستم .
روزی یک جوان ایرانی که آثار خالکوبی بر روی بازویش بود و از قیافه و تیپش مشخص بود که مذهبی نیست ، تلاش می کرد تا به ضریح پیامبر (ص) برسد . نزدیک ضریح آمد ومی خواست ضریح را ببوسد مانعش شدم و با عصبانیت گفتم : بوسیدن ضریح حرام و شرک به خداست .
آن جوان رو به من کرد و با عصبانیت به فارسی گفت : مردک ! خودت که شب ها ، خسته و کوفته کنار زنت میروی و بچه هایت را بوس می کنی اون کارت شرک به خدا نیست من که می خوام ضریح پیامبرم را ببوسم این کارم شرک به خداست ؟
از این حرفش خیلی جا خوردم و احساس شرمندگی کردم ولی به رویم نیاوردم . خیال کرد من فارسی نمی دانم و با عصبانیت برگشت .
شب که به منزل برگشتم این جریان را برای خانمم تعریف کردم .
در جوابم گفت : خب راست گفته تو به خاطر محبتی که به زن و بچه ات داری آنان را می بوسی این کارت شرک به خدا نیست حالا اون بنده خدا که از راه دوری آمده و پیامبر را ندیده ولی به خاطر محبتی که پیامبر دارد ضریحش را می خواهد ببوسد این کار شرک به خدا است ؟
پاسخ خانمم من را خیلی به فکر فرو برد که اصلا بوسیدن چه ربطی به شرک دارد ؟ بوسیدن به خاطر محبت است اگر آن بوسیدن شرک به خداست بوسیدن فرزند هم باید شرک به خدا باشد .
از آنجا بود که تصمیم گرفتم نسبت به عقایدم باز نگری کنم و دریافتم که شیعه را متهم به شرک میکنند نه از شیعه خبر دارن و نه معنای شرک را می دانند . با تحقیق فراوان یافتم که مذهب تشیع بر حق است و شیعه شدم و هرگز اون لحظه ی درگیری با آن جوان لوتی را فراموش نمی کنم .