عمر سعد آدم عجیبی ست !!!!
🔘 آدم فکر نمیکند کسی مثل او فرماندهی تاریکترین سپاه تاریخ بشود.
🔸ماها تصور میکنیم سردستهی آدمهایی که مقابل امام حسین میایستند، باید خیلی آدم عجیب و غریبی توی ظلم و قساوت باشد.
⚫️ظاهراً اما اینطور نیست.
🔹عمرسعد، خیلی هم ، آدم دور از دسترس و غریبی نیست. ماها شاید شبیه «شمر» نباشیم یا نشویم هیچوقت، اما رگههایی از شخصیت عمرسعد را خیلیهایمان داریم.
🔸رگههایی که وسط معرکه میتواند آدم را تا لبهی پرتگاه ببرد.
🔴از همان لحظهی اول ورود به کربلا شک دارد به آمدنش، به جنگیدنش با حسین.
🔸حتی جایی آرزو کرده که کاش خدا من را از جنگیدن با حسین نجات بدهد. عمر سعد «علم» دارد. «علم» دارد به اینکه حسین حق است.
🔹 به اینکه جنگیدن با حسین، یعنی قرار گرفتن توی سپاه باطل. اما چیزهایی هست که وقت «عمل» میلنگاندش.
زن و بچههاش، مال و اموالش، خانه و زندگیاش و مهمتر از همهی اینها گندمهای ری؛ وعدهی شیرین فرمانداریِ ری.
🔺شب دهم امام میکِشدش کنار، حرف میزند با او
▪️ حتی دعوتش میکند به برگشتن، به قیام در کنار خودش. میگوید؛ میترسم خانهام را خراب کنند، امام جواب میدهند: خانهی دیگری میسازم برایت.
🔹میگوید؛ میترسم اموالم را مصادره کنند! امام دوباره میگویند؛ بهتر از آنها را توی حجاز به تو میدهم. میگوید نگران خانوادهام هستم، نکند آسیبی به آنها برسانند
🔹ماها هم «شک» داریم، همیشه در رفت و آمدیم بین حق و باطل.
🔸با آنکه به حقانیت حق واقفیم.
مال و جان و زندگی و موقعیتمان را خیلی دوست داریم؛ از دست دادنشان خیلی برایمان نگرانکننده است.
🔹و اینها نشانههای خطرناکی هستند.
⚫️نشانههای سیاهی از شباهت ما با عمرابنسعدابنابیوقاص. هزاری هم که هر بار توی زیارت عاشورا لعنتش کنیم.
🔸عمرسعد از آن خاکستریهایی بود که کربلا تکلیفشان را با خودشان معلوم کرد. رفت و آمد میان سیاهی و سفیدی تمام شد دیگر. رفت تا عمق سیاهیها و دیگر همانجا ماند
بارالها به حق محمد و ال محمد ص
به همه بندگانت ، مخصوصا شیعیانت بصیرت حق و باطل و ثابت قدمی در دینت اعطا کن تا از هر لغزشی در راه صراط مستقیم مصون و محفوظ بمانیم .
#بیداری_سیاسی
#جهاد_روشنگری